دل من دیـــر زمــانیست که میپندارد:
“دوستی” نیز گلی ست / مثل نیلوفر و نــاز / ساقه ترد ظریفی دارد / در ضمیری که زمین من و توست / از نخستین دیـــــدار / هر سخن،هر رفتار / دانه هایست که می افشانیم / برک و باریست که می رویانیم / آب و خورشید و نسیمش “مهر”است / گر بدان گونه که بایست به بار آید / زندکی را به دل انگیزترین چهره بیاراید / آنچنان با تو درامیزد این روح لطیف / که تمنای وجودت همه او باشد و بس / بی نیازت سازد از همه چیز و همه کس
ادامه...
ماه بالای سر آبادی است ،
اهل آبادی در خواب.
روی این مهتابی ، خشت غربت را می بویم.
باغ همسایه چراغش روشن،
من چراغم خاموش ،
ماه تابیده به بشقاب خیار ، به لب کوزه آب.
غوک ها می خوانند.
مرغ حق هم گاهی.
کوه نزدیک من است : پشت افراها ، سنجدها.
و بیابان پیداست.
سنگ ها پیدا نیست، گلچه ها پیدا نیست.
سایه هایی از دور ، مثل تنهایی آب ، مثل آواز خدا پیداست.
نیمه شب با ید باشد.
دب آکبر آن است : دو وجب بالاتر از بام.
آسمان آبی نیست ، روز آبی بود.
یاد من باشد فردا ، بروم باغ حسن گوجه و قیسی بخرم.
یاد من باشد فردا لب سلخ ، طرحی از بزها بردارم،
طرحی از جاروها ، سایه هاشان در آب.
یاد من باشد ، هر چه پروانه که می افتد در آب ، زود از آب در آرم.
یاد من باشد کاری نکنم ، که به قانون زمین بر بخورد .
یاد من باشد فردا لب جوی ، حوله ام را هم با چوبه بشویم.
یاد من باشد تنها هستم.
اللهم عجل لولیک الفرج
عجل لولیک الفرج
اللهم عجل لولیک الفرج
بیا ای آقای خوب من
بیا که سخت دلم گرفته
اللهم عجل لولیک الفرج
العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان...
آمیــــن
بدون شرح زیبایی گذاشتی برامون بــانـــــــو..
♦ بــه بــه...
_______________________________
♦ ماه بالای سر تنهایی است ♦
ماه بالای سر آبادی است ،
اهل آبادی در خواب.
روی این مهتابی ، خشت غربت را می بویم.
باغ همسایه چراغش روشن،
من چراغم خاموش ،
ماه تابیده به بشقاب خیار ، به لب کوزه آب.
غوک ها می خوانند.
مرغ حق هم گاهی.
کوه نزدیک من است : پشت افراها ، سنجدها.
و بیابان پیداست.
سنگ ها پیدا نیست، گلچه ها پیدا نیست.
سایه هایی از دور ، مثل تنهایی آب ، مثل آواز خدا پیداست.
نیمه شب با ید باشد.
دب آکبر آن است : دو وجب بالاتر از بام.
آسمان آبی نیست ، روز آبی بود.
یاد من باشد فردا ، بروم باغ حسن گوجه و قیسی بخرم.
یاد من باشد فردا لب سلخ ، طرحی از بزها بردارم،
طرحی از جاروها ، سایه هاشان در آب.
یاد من باشد ، هر چه پروانه که می افتد در آب ، زود از آب در آرم.
یاد من باشد کاری نکنم ، که به قانون زمین بر بخورد .
یاد من باشد فردا لب جوی ، حوله ام را هم با چوبه بشویم.
یاد من باشد تنها هستم.
ماه بالای سر تنهایی است.
آخر خواهد آمد این هجر
..........
+ یه تکه سلام ، دو فنجان مکث و یک لحظه سکوت به احترام نام قشنگت..
به احترام نام قشنگش .....