ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
امشب از آسمان دیده ی تو روی شعرم ستاره می بارد درزمستان در شب کاغدها پنجه هایم جرقه می کارد شعر ای دیوانه تب آلود شرمگین از شیار خواهش ها پیکرش را دوباره می سوزد عطش جاودان آتش ها آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست ازسیاهی چرا هراسیدن شب پراز قطره های الماس است آنچه از شب بجای می ماند عطر خواب آلود گل یاس است آه بگذار گم شوم در تو کسی نیابد دگر نشانه من روح سوزان و آه مرطوب بوزد بر تن ترانه من آه بگذار زین دریچه ی باز خفته بر بال گرم رویاها همره روزها سفرگیرم بگریزم ز مرز دنیاها دانی از زندگی چه میخواهم من تو باشم. . . تو. . . پای تاسرتو زندگی که هزار باره بود باردیگر تو. . . باردیگر تو آنچه در من نهفته دریایی است کی توان نهفتنم باشد باتو زین سهمگین توفان کاش یارای گفتنم باشد بس که لبریزم از تو میخواهم بروم درمیان صحراها سربسایم به سنگ کوهستان تن بکوبم به موج دریاها آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگرنیندیشم که همین دوست داشتن زیباست "فروغ فرخزاد"
من به پایان دگر نیندیشم...
که همین دوست داشتن زیباست
ونردبان چه ارتفاع حقیری دارد
ممنونم آقا وحید53
سلااااااااااااااااااااااام. وای که چقدر این شعر قشنگ بود
من فقط دو بیت آخرشو شنیده بودم، فوق العاده بود. ممنون
سلامممممممم مهساجون
قابلی نداشت عزیزم
سلام
تولد مادرتون رو بهتون تبریک میگم...
(تو یک سبد سیب دیدم ک گفتید)
ایشالا ک سایشون همیشه بالا سرتون باشه...
بعضی ها عجیب بوی بهشت می دهند...
مثل...
مادر...
یا مادر سادات(س)
:)
سلام![](http://www.blogsky.com/images/smileys/101.png)
ممنونمممم بی نهایت
خوشحالم کردین
انشاالله همه ی مادر پدرا همیشه سلامت باشن
بهشت ...
صحبت از گیسوی خوشبخت من است
بدون عشق
می توان ایثار کرد
اما بدون ایثار
هرگز
نمی توان
عشق ورزید
احسنت
♦ یکی مثل پیامبر ♦
یکی باید باشد
که تمام خوابهای ما را دیده باشد
و همهی ما را دور خود جمع کند در دست افشانی
باران و بوسه و واژههای خیس
یکی که ملودی لبها را از بر است
و نگاه را میفهمد
و به تکرار جنونآمیز نام من عادت دارد
یکی که بهار از دستان مهربانش آغاز میشود
و اردیبهشت
ماحصل هم خوابگیاش با احساس من است
یکی که شاعرترین پیامبر است
و مادر همهی رؤیاهای نا تمام من..
همواره
یکی باید باشد
ممنونمممممم
از رنجی خسته ام که ازآنِ من نیست
بر خاکی نشسته ام که ازآنِ من نیست
با نامی زیسته ام که ازآنِ من نیست
از دردی گریسته ام که ازآنِ من نیست
از لذّتی جان گرفته ام که ازآنِ من نیست
به مرگی جان می سپارم که ازآنِ من نیست