ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
قبل از آمدنت همه جاده ها را با اشک هایم از غبار پا کرده ام
اما وقتی می آیی ...
هی از باران بد میگویی که آمد و راهت را گل آلود کرد!
و من می مانم و
بارانِ چشمانم
که دگر شوق نیست
بغض بی امانیست که میبارد!
مژگان
21مرداد92
سلام سلام..
عالی ـه..
هوای احساست..
عالی ـه..
سلام
ممنون
ممنون
ممنون
طنین صدای ممتدّ ِ عبـــور قطرات باران
بر سقف کلبهای روستایی، در گمنامترین نقطهی دنیـــا..
و سکوت مرگ بار لالگذر قطرههای باران
در کاخی مجلل، در گرانترین شهرهای جهان..
یـــادآور تضاد عمیـــق، میان فرهنگ شــرق و غرب است..
ــــــــــــــــــــــــــــ سهیــــــل ــــــــــــــــــــــــــــ
آفرین
سلام.
هوای بارانی ترین زیباترین هوای دنیاست... تنها دلی که از عشق تهی است، به جای لطافت هوا، گل و لای زمین را می بیند!
عااااااااالی بود مثل همیشه
چه تعبیر قشنگی ...
ممنونم مثل همیشه
سلام
بارون رودوست دارم.
دقایقی قبل ازشروعش محشره قبول داری؟
اومدن توی بارون خیلی قشنگ تره.
به نظر من ارزش گلی شدن رو داره.نه؟
همش سوال پرسیدم آیا؟
سلام سبز آسمونی
بله قبول دارم ، عاشق اون لحظم که با اولین قطره هاش بوی خاک همه جارو میگیره!
با اینم موافقم ، ارزش داره ، البته گاهی وقتا فقطا
شما بپرس ، منم جواب میدم!
اگرهرکسی به فکر خودش باشه،این دنیا میشه جنگل...
اگر کسی «به جا» مبارزه با هوای نفس نکند، «بی جا» مبارزه با هوای نفس خواهد کرد....
چند بار خوندم جملتونو که درکش کنم!
ممنونم از حضورتون
گر بدین سان زیست باید پست
من چه بیشرمم اگر فانوس عمرم را به رسوایی نیاویزم
بـر بلنــد ِ کاج ِ خشک ِ کوچهی ِ بـُـنبست
گر بدین سان زیست باید پاک
من چه ناپاکم اگر ننشانم از ایمان خود چون کوه
یادگاری جاودانه بر تراز بیبقای ِ خاک
" الف. بــامــداد "
ممنون
" نـــــاوک مـــژگــــان "
دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود
دل که از ناوک مژگان تو در خون میگشت
باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود
هم عفاالله صبا کز تو پیامی میداد
ور نه در کس نرسیدیم که از کوی تو بود
عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت
فتنه انگیز جهان غمزه جادوی تو بود
من سرگشته هم از اهل سلامت بودم
دام راهم شکن طره هندوی تو بود
بگشا بند قبا تا بگشاید دل من
که گشادی که مرا بود ز پهلوی تو بود
به وفای تو که بر تربت حافظ بگذر
کز جهان میشد و در آرزوی روی تو بود
" حــــافظ، حــافظــه ی ماست "
مرســــــی
ما با یاد بعضی آ خوشیم، بعضی آ بی یاد ما..!
مژگان دراز و عشوهی جادو نکرد
آنچه آن زلف دراز و خال مشکین کردهاند
گر چنین جلوه کند مغبچه باده فروش
خاکروب در میخانه کنم مژگان را
جان درازی تو بادا که یقین میدانم
در کمان ناوک مژگان تو بی چیزی نیست
مژگان تو تا تیغ جهان گیر برآورد
بس کشته دل زنده که بر یک دگر افتاد
منش با خرقه پشمین کجا اندر کمند آرم
زره مویی که مژگانش ره خنجرگزاران زد
شرم از آن چشم سیه بادش و مژگان دراز
هر که دل بردن او دید و در انکار من است
دوش میگفت به مژگان درازت بکشم
یا رب از خاطرش اندیشه بیداد ببر
شعر خونبار من ای باد بدان یار رسان
که ز مژگان سیه بر رگ جان زد نیشم
به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم
بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم
شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان
میروی و مژگانت خون خلق میریزد
تیز میروی جانا ترسمت فرومانی
بگشای تیر مژگان و بریز خون سهیل
که چنان کشندهای را نکند کس انتقامی
----------------------------------------------------
شِکوِهای در جانم تنوره میکشد
گوئی از پاکترین هوای کوهستان
لبا لب
قدحی در کشیدهام
در فرصت میان ستارهها
شلنگانداز
رقصی میکنم
-مژگـــان ؟
به تماشای من بیا !
ممنونم از این همه بیت های زیبا (خودشیفتگی مزمن داریم )
و
اومدم ...
سلام
عاشق اردی بهشتم. محشره....
سلام
منم همینطور ...
ممنونم که اومدی
بازم قصه ی قدر نشناسیه؟
و من می مانم و
بارانِ چشمانم
که دگر شوق نیست
بغض بی امانیست که میبارد!.....
بغض بی امانم خاکو گل می کنه... فرقی نداره
خوب بود متنت مژگان جون فقط کلمات محاوره ای تو متن ادبیت نیاری قشنگ تر می شه
ببخشید چون دوستمی انتقاد می کنما
دوس دارم بی عیب باشه متنات
ســـــــــــــلام فریناز
ممنونم . هم بابت حضورت ، هم انتقاد بجات